لرزبان

لرزبان ؛ فرهنگ مردم لر ؛ موسیقی لری

لرزبان

لرزبان ؛ فرهنگ مردم لر ؛ موسیقی لری

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر هستی چو تو فرزند بزاید! روزی که شاگردان دیروزش خود را برای عرض تبریک  معلم وپاسداشت زحماتش آماده میکردند خبر آمد پدر فرهنگی عشایر ایران "محمدبهمن بیگی "برخلاف عشایر همیشه در سفر  برای همیشه آرام گرفت.

سال 1299 در ایل قشقایی در شهرستان لارستان به دنیا آمد. پس از پایان دوره‌ی کارشناسی حقوق در دانشگاه تهران، کوشش خود را برای بر پایی مدرسه‌های سیار برای بچه‌های ایل آغاز کرد و با پی‌گیری‌ها و فداکاری‌ها خود توانست برنامه‌ی سوادآموزی عشایر را به تصویب برسانداو توانست دختران عشایری را نیز به مدرسه‌های سیار جلب کند و نخستین مرکز تربیت معلم عشایری را بنیان نهاد. بهمن‌بیگی برای کوشش پی‌گیر خود در راه سوادآموزی به هزاران نفر کودک ترک، لر، کرد، بلوچ، عرب و ترکمن، برنده‌ی جایزه‌ی سوادآموزی سازمان یونسکو شد. او تجربه‌های آموزشی خود رادر چند کتاب در قالب داستان نوشته است.



گروه : علوم انسانی
رشته : حقوق
والدین و انساب : پدر محمد بهمن‌بیگی که یکی از بزرگان تیره بهمن بیگی از ایل قشقایی بود در زمان حکومت رضاخان، وارد فعالیت های سیاسی شده و در منازعات ایلی با دولت اختلاف پیدا کرد که دولت وقت وی را مقصر شناخته و به تبعید محکوم کرد. 
خاطرات کودکی : "من در یک چادر سیاه به دنیا آمدم. زندگانی را در چادر با تیر، تفنگ و شیهه اسب آغاز کردم... تا ده سالگی حتی یک شب هم در شهر و خانه شهری به سر نبردم... زمانی که پدر و مادرم را به تهران تبعید کردند تنها فرد خانواده که خوشحال و شادمان بود، من بودم... نمی‏دانستم فشنگ مشقی و تفنگم را می‏گیرند و قلم به دستم می‏دهند...


مالَ ز یر اومه  رسی، مالل شخهسه: بَه تو چه؟

 

چشمیل خشک هفشساله پکهسه به تو چه؟

 

چشمه زهلی پشت آبایی زلال به مو چه ؟

 

پر گراز و گرگ ویچو ، بی شکال بهَ تو چه؟


غزل جونی ، گلم ، حالت چطوره ؟

گلم،     حـال   تیی کالت چطوره؟

 

خشی، خوبی، گل مینا بنــوشم  ؟

یل     بالا بلَی    بــــاوینه پوشم

 

ولات و ایل و مالِت در چه حـالن

جوونل   دیبلالِت     در چه حالن ؟

 

وقتی در سال ۱۳۸۳ برای اولین بار خبر کشف چهارمین کاخ هخامنشی با نام «لیدوما» در منطقه نورآباد ممسنی رسانه‌ای شد، بسیاری تصور می‌کردند یک محوطه تاریخی بی‌نظیر دیگر در استان فارس به مقصد گردشگران داخلی و خارجی افزوده شده است.

اما نه تنها این‌گونه نشد که لیدوما بعد از چهار مرحله کاوش همچنان زیر خاک مدفون است. بسیاری از شهروندان نورآبادی بر این باور بودند که با کشف لیدوما بر رونق گردشگری شهرستان‌شان افزوده خواهد شد، اما هر بار که باستان‌شناسان دانشگاه سیدنی استرالیا برای کار روی این محوطه باستانی به ایران آمدند پس از پایان کار و اتمام مهلت ویزا هنگام ترک ایران، لیدوما را برای محافظت بیشتر به زیر خاک باز می‌گرداندند.

حالا حدود چند سال از آخرین مرحله کاوش در لیدوما می‌گذرد و هیچ رخداد خاصی برای تغییر یا ساماندهی آن صورت نگرفته است. این در حالی است که قرار بود با تامین بودجه و به کارگیری یگان حفاظتی عملیات باستان‌شناسی و پژوهشی در این منطقه آغاز شود. فاز چهارم کاوش‌های باستان‌شناسی در کاخ لیدومای هخامنشی در نورآباد ممسنی آخرین مرحله کاوش روی این محوطه تاریخی بود، این فاز توسط گروهی از باستان‌شناسان دانشگاه سیدنی استرالیا به همراه یک هیات ایرانی انجام گرفت. با پایان دور چهارم کاوش در این کاخ هخامنشی که از ماه‌های پایانی سال ۸۸ آغاز شده بود بقایای کشف‌شده این کاخ برای چهارمین بار پیاپی پس از اولین سری کاوش به دلیل آنچه مسایل حفاظتی و امنیتی عنوان شده زیر خاک برگردانده شد. تیم کاوشگران محوطه کاخ هخامنشی لیدوما در نورآباد ممسنی استان فارس هر ساله پس از به پایان رسیدن مهلت ماندن خود در ایران و کار کاوش، قسمت‌های کشف‌شده را برای جلوگیری از تخریب و آسیب‌های احتمالی به زیر خاک باز می‌گردانند.

موسیقی ممسنی ریشه در رقص ایلات لر بختیاری دارد که در گذر زمان تغیرات جزئی پیدا کرده است . موسیقی این  مناطق همچنین  ازموسیقی دشتستان هم متأثر شده بود که تا اندازه ای منسوخ گردیده است .هم چنین بخش عمده ای از موسیقی این مناطق( بیشتر ساز و نقاره و نحوه رقص ) با موسیقی قشقایی ها قرابت بسیار نزدیک دارد.

موسیقی ممسنی اغلب شرح رویداد های کوچک و بزرگ ایل ، شرح پیروزی ها ، ناکامی ها ، و غم و دلتنگی ها  و ... است که در جای جای موسیقی ایل نهفته است .

تحقیقات کافی و اسناد متقن در دست نیست که آیا تمام زبان هایی که در این نوشتار به آن ها "لری" می گوییم یک زبان هستند و یا حتی یک ریشه و تبار داشته اند یا خیر، این "مجموعه زبان لری" شامل گویش ها و زبان های متعدد و متفاوتی است، تا جایی که سخنوران برخی زبان ها از درک و فهم زبان و گویش دیگر عاجزند، اما به هر حال همه این زبان ها متعلق به گستره لرستان و مناطق لرنشین هستند

لغات و اصطلاحاتی از زبان بختیاری در زبان مردم مسجدسلیمان

زمانی که کار جمع آوری لغات و اصطلاحات زبان بختیاری در زبان مردم مسجدسلیمان را آغاز کردم، فکر نمی کردم که این اندازه مشکل باشد ولی حال می فهمم که شاید من مردِ کهنِ این مهم نباشم. اما تصمیم دارم کار را دنبال کرده و تا آنجا که می توانم ادامه دهم. در اینجا هم بخشی از لغاتی را که تابحال روی وبلاگم گذاشه بودم در قالب یک فایل پی دی اف ضمیمه ی این پست وبلاگ می کنم تا دوستانی که علاقمندند، آن را یکجا دریافت نمایند. این فایل را از چند طریق آپلود کرده و نشانی ها را نیز برایتان می نویسم. امیدوارم کارم ارزش مطالعه داشته و دوستانی که به این مطلب علاقمندند، مرا در ارایه ی هرچه بهتر و کاملتر کارم یاری نمایند.

دانلود فایل

برگرفته شده از : http://m-is.blogfa.com

اثر معنوی ترانه های عروسی چهارمحال و بختیاری در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. مدیرکل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری چهارمحال و بختیاری امروز گفت : این ترانه ها شامل ترانه و اشعار دوالالی ، نی نی نای ، آهی گل و آهای گلی گلی گلی هستند که در عروسی بختیاری ها سبب گرمی و طراوت مراسم می شوند.

به گزارش لور به نقل از واحد مرکزی خبر؛ مژگان ریاحی افزود :‌ این اثر معنوی به شماره 502 در فهرست آثار ملی ایران ثبت و احکام آن امروز به اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری این استان ارسال شد.
هم اکنون تعداد آثار ثبتی این استان در فهرست آثار ملی به 599 اثر رسیده است.

برگرفته شده از : http://loor.ir


 اکبرعبدی می‌گوید: یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟ نگفتی سرما می‌خوری؟! کاپشن خوشگلت کو؟گفت: کاپشن قشنگی بود، نه؟ گفتم: آره! گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سر راه یکی را دیدم که هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. ولی من فقط دوستش داشتم.

کلیپ تصویری ساز و نقاره محلی لری با خوانندگی شکرالله محمدی 

دانلود کلیپ

برگرفته شده از : http://masiri.mihanblog.com

وقتی ما بر روی هویت و خویشتن خود تاکید می کنیم  ما را مردود می شمارند، ما را نژاد پرست و راسیست خطاب می دارند، ما را واپسگرا می خوانند.حقیقت چیست نژاد پرستی این است که ما بعنوان ملت لر از زبان مادریمان دفاع می کنیم؟ نخیر نژاد پرستی اینست که تمامیت خواهان ...فارس زبان فارسی را بر ما تحمیل می دارند. من هیچگاه نمی گویم  زبان لری بهتر از فارسی است. که اگر بگویم جاهلانه گفته ام، من می گویم لری هم مثل فارسی و عربی و خیل زبانهای دیگر حق نفس کشیدن دارد. من نمی گویم  ما بهتر از دیگر اقوامیم، می گویم ما برابر با سایر اقوام و ملل هستیم. تمامیت خواهان کشور ایران هویت جعلی ایرانی را پیش می کشند، عقیده دارند و به ما اینگونه القا می کنند که برای ایرانی قدرتمند باید یکدست سازی هویتی شود، تفکر و زبان فارسی جایگزین دیگر زبان ها گردد تا کشور ترقی پیدا کند و بسوی تمدن پیش برود. خوب این چه سودی برای ما مردم لر دارد؟ تا مادامی که اندیشه ی تحمیل گری و نادیده گرفتن هویت یک ملت زنده باشد یعنی استثمار، و رابطه، رابطه ی استعمارگر و مستعمره می باشد. شریعتی این وضعیت را خوب توصیف می کند میگوید:" وقتی زالویی خون کسی را می مکد، آن دو نفر همخون می شوند، ولی چه همخونی؟ برادری؟ خیر، این همخونی دشمنی است." بله در رابطه ی مکنده و کسی که مکیده می شود، مکنده فاتح است و قدرتش افزون می گردد، اما فایده اش برای دیگری چیست؟ خودتان قضاوت کنید اینان می آیند و می گویند شما بیایید زبانتان را، فرهنگتان را و همه چیزتان را فدا کنید و مانند ما حرف بزنید و مانند ما باشید تا ما ایرانی قدرتمند داشته باشیم!؟ خب حرف استعمارگران انگلیسی و روسی هم که همین بود. این ها میخواهند ما را به چاه اکسمیلاسیون و از خودبیگانگی بندازند تا رویاهایشان را مبنی بر ساختن ایرانی بشکل امپریالیست قبل از اسلام تحقق بخشند. جالب است که این به اصطلاح روشنفکران ایراندوست در چنان جهلی فرو رفته اند که نظر دارند بروند زبان به اصطلاح پارسی سره را از زیر گل بیرون بکشند و به خورد مردم بدهند. شگفتا که چند زبان زنده در این کشور مثل لری در حال نابودی است، آنگاه این ایراندوستان مرتجع به فکر اینند که زبانی که از بین رفته زنده کنند و برای این مردم تجویز کنند، احمد کسروی که خود یکی از همین مرتجعین بود در این باره کوشش هایی کرد و نوشته هایی را با این زبان بقول خودش پارسی سره به رشته تحریر در آورد، که نه تحصیلکردگان می توانند آن را بخوانند نه کودکان نابالغ می توانند به آن نظر بیفکنند و غرق خنده نشوند. بنده سعی کردم قسمتی از آنها را بخوانم، اما بیشتر شبیه خواندن و رمز گشایی الواح باستانی است!! شگفتا که اینان تحمیل فرهنگ و زبان پارسی خودشان را بر ما مقدس میخوانند و حرکت هویت طلبانه، روشنفکرانه و انسانی ما را خیانت!! شگفتا که اینان استعمار کردن ما را وطن پرستی میخوانند و حرکت ملی و ضد استعماری ما را خیانت!!


برگرفته شده از  : http://baraftow.mihanblog.com

ویکی پدیا(Wikipedia)یک دانشنامه اینترنتی چندزبانه با محتویات آزاد  است که با همکاری افراد داوطلب نوشته می‌شود و مقالات آن می‌تواند توسط هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد، ویرایش گردد.این دانشنامه فراگیرترین دانشنامه اینترنتی است که  دارای 281 گونه زبانی و در برگیرنده حدود بیست میلیون مقاله است. ویکی‌پدیا به‌ عنوان یک دایره‌المعارف زنده شناخته شده است و  هرکاربر اینترنت می‌تواند به عنوان یک «محتوا ساز» آخرین اطلاعات خود را درباره هر موضوعی در این سایت وارد کند.ویکی پدیا دانشنامه آزادی است که همگان می‌توانند به نوشتن و ویرایش نوشتارها در آن بپردازند. در واقع ‌این دایره‌المعارف، جولانگاهی‌برای محتواسازان در شبکه جهانی اینترنت است. ویکی‌پدیا تا به حال توسط رسانه‌ها، مراکز علمی و دیگر منابع به عنوان مرجع یا ضمیمه، مورد استفاده قرار گرفته‌است. سازمان‌های خبری مقاله‌های ویکی‌پدیا را به عنوان منبع نام برده‌اند و یا در گوشهٔ صفحهٔ وب خود، برای کسب اطلاعات بیشتر، ارجاعی به آن گذاشته‌اند. بعضی از آنها این کار را به طور مرتب انجام می‌دهند. بنابر فهرستی که توسط ویرایشگران ویکی‌پدیا تهیه شده‌است، مقاله‌های ویکی‌پدیا بیشتر از همه جا در رسانه‌های خبری ذکر شده‌اند. ادامه مطلب ... 

شهرستان­ رستم ا­­­­ز­­­­ ­دو بخش سورنا و مرکزی وچهار دهستان و یک  شهر به مرکزیت مصیری و( 230) روستا ومساحتی بالغ بر (1200) کیلومتر مربع درمنطقه ای گرم ونیمه خشک باعرض جغرافیایی (30 درجه و 14 دقیقه و 8/47 ثانیه) و طول جغرافیایی (51 درجه و 31 دقیقه و8/10 ثانیه) وارتفاعی حدود (1000)متر از سطح دریا ، وجمعیتی بالغ بر(56306) نفراز شهرستانهای جدید استان فارس بوده که در شمال غرب این استان واقع شده است این شهرستان با جمعیتی بالغ بر(21524) نفرفعال در بخش کشاورزی وبهره بردارانی حدود(5381)نفر نقشی تعین کننده ای را درتولید محصولات عمده کشاورزی استان ایفا میکند.متوسط میزان بارندگی سالیانه این شهرستان( 550) میلی متر ودارای پستی و بلندیها ی موضعی بسیار است که از جهت شرق به غرب کاهش می بابداین شهرستان ازدومنطقه جلگه­­­­ای( رستم 1، رستم2)و یک منطقه کوهستانی (پشتکوه) تشکیل شده است.سطح زیر کشت محصولات کشاورزی سال زراعی88-87 در شهرستان رستم بالغ بر (30101)هکتارمی­باشد که حدود (3)درصد از کل سطح زیرکشت محصولات کشاورزی در استان را شامل می شود. از این مقدارسطحی بالغ بر (29875)هکتار را اراضی زراعی،(210) هکتار رااراضی باغی مثمرو(16) هکتار رااراضی باغی غیر مثمر(جنگلی) تشکیل می دهد.میزان تولید محصولات کشاورزی شهرستان برابربا( 94676) تن است  که از این مقدار (87524)تن رامحصولات زراعی و (7152)تن را محصولات باغی به خود اختصاص داده است که به ترتیب (8/1) درصد از محصولات زراعی استان و (265/0) درصد از محصولات باغی استان را تشکیل میدهند.که متاسفانه به دلیل هم مرزی شهرستان رستم با استان کهگیلویه وبویراحمد بخش قابل توجه ای از تولیدات کشاورزی شهرستان رستم به دلیل مسافت کوتاه و کاهش هزینه حمل ونقل به این استان فرستاده شده وازدسترس استان فارس خارج میشود.شهرستان رستم به دلیل ویژگی آب وهوایی وزیست محیطی منحصر به فردی که دارد قادر است محصولات زراعی وباغی متنوعی را درخود پرورش داده ونقش تاثیر گذاری در بخش کشاورزی جهت خود کفایی این محصولات درسطح استانی وحتی کشوری ایفا نماید.که از جمله این محصولات می توان گندم،جو،برنج،ذرت،کلزا وصیفی جات رانام برد.

 

                                        بر گرفته از وب سایت جهاد کشاورزی شهرستان رستم

                                                     http://www.rostamj.blogfa.com/  

                      

وضعیت تاریخی قوم بزرگ بختیاری در چند قرن اخیر یعنی حدوداً از زمان اتابکان تا پایان عصر پهلوی به علل غرض ورزی و پنهان کاری های وقایع نگاران درباری در پرده هائی از تاریکی گفتار و نوشتار و در زیر ابرهای تیره حسادت و کتمان آنان هر چند روشنای کاملی نداشته ولی با همین احوال و با همه آن پرده پوشی های مغرضانه، جلوه هائی از تابش عملکرد مؤثر و نقش آفرینی سازنده این قوم کهن را می نمایاند. و همین مقدار کم نوشتار تاریخی وقایع نگاران درباری، توانسته است حقیقت وجودی و تأثیر گذار این قوم را که ریشه در خاک، تمدن، تاریخ و ماندگاری خود در این سرزمین را داشته جلوه گر نماید و حماسه سلحشوران بلند بخت، بختیاری را تا اقصی نقاط جهان شهرت دهد و براساس همین شهرت، پای مستشرقین، محققین گردشگران،باستان شناسان و... را به بختیاری بکشاند تا بلکه هرچه بهتر در شناسائی بیشتر این قوم بزرگ جستجو و گذشت? کم پیدای آن را بیابند. و از فرآیند همین نیمه روشنا، این تحلیل به دست می آید که وقتی قومی توانسته است در طول چند قرن اخیر با وجود آن همه سد و بندها و با آن همه رشک و حسدهای رقیبان و کارشکنی دونان، در جلوگیری از پیشرفت سیاسی اجتماعی آنان، سرفرازانه این همه مجاهدت و دلیری نموده، برصف متجاوزان بیگانه تاخته، در کشور گشائی پادشاهان قلعه های مستحکم را گشوده و دلاورانه بر علیه ستمگری حکام قیام ها نموده و بر اختاپوس استبداد یوروش آورده و قیام مشروطیت ... ادامه در ادامه مطلب

کرنا به فتح کاف یکی از کهن ترین سازهای بادی ایران است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار دسته بندی می شود. بر اساس نوشته های تاریخی و اشیاء مکشوفه از امپراطوری هخامنشی، پیشینه 2500 ساله اش، قطعی به نظر می رسد. هرودوت مورخ یونانی عهد باستان می­نویسد: «در زمان کورش بزرگ، سپاهیان با صدای شیپور حاضر باش، رهسپار میدان جنگ* می­شدند.» به دلایلی که خواهد آمد، شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرناست. استرابون** دیگر مورخ یونانی، نشانی دقیق تری به ما می دهد. وی با اشاره به دوره های آموزشی شاهزادگان و امیر زادگان هخامنشی می نویسد: "هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرین های نظامی فرا خوانده می شدند. مربیان، پسران را به دسته های 50 نفری تقسیم می کردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیر زادگان می سپردند." بر این اساس معلوم می شود کرنا در گذشته یک ساز حکومتی بوده و برای اعلان ها، جشن ها و جنگ ها به کار می رفته است.

  اما سندی از این بهتر، یک شیپوره مفرغی است که در سال 1336 خورشیدی (1957 میلادی) از تخت جمشید به دست آمد. طول این نمونه منحصر به فرد 120 ، قطر دهانه خروجی اش 50 و قطر دهانه ورودی اش 5 سانتی متر است و هم اینک در موزه تخت جمشید استان فارس نگهداری می شود. شیپوره یاد شده به کرنای هخامنشی نیز شهرت دارد. با توجه به این که معمولاً در مقبره پادشاهان عهد باستان، اشیاء گرانقیمت و حاوی افتخار دفن می شده است، چنین به نظر می رسد کرنا در ساختار حکومتی هخامنشیان، چیزی بیش از یک ابزار موسیقی بوده و احتمالاً نمادی از قدرت امپراطوری محسوب می شده است.  ادامه مطلب ...