وقتی در سال ۱۳۸۳ برای اولین بار خبر کشف چهارمین کاخ هخامنشی با نام «لیدوما» در منطقه نورآباد ممسنی رسانهای شد، بسیاری تصور میکردند یک محوطه تاریخی بینظیر دیگر در استان فارس به مقصد گردشگران داخلی و خارجی افزوده شده است.
اما نه تنها اینگونه نشد که لیدوما بعد از چهار مرحله کاوش همچنان زیر خاک مدفون است. بسیاری از شهروندان نورآبادی بر این باور بودند که با کشف لیدوما بر رونق گردشگری شهرستانشان افزوده خواهد شد، اما هر بار که باستانشناسان دانشگاه سیدنی استرالیا برای کار روی این محوطه باستانی به ایران آمدند پس از پایان کار و اتمام مهلت ویزا هنگام ترک ایران، لیدوما را برای محافظت بیشتر به زیر خاک باز میگرداندند.
حالا حدود چند سال از آخرین مرحله کاوش در لیدوما میگذرد و هیچ رخداد خاصی برای تغییر یا ساماندهی آن صورت نگرفته است. این در حالی است که قرار بود با تامین بودجه و به کارگیری یگان حفاظتی عملیات باستانشناسی و پژوهشی در این منطقه آغاز شود. فاز چهارم کاوشهای باستانشناسی در کاخ لیدومای هخامنشی در نورآباد ممسنی آخرین مرحله کاوش روی این محوطه تاریخی بود، این فاز توسط گروهی از باستانشناسان دانشگاه سیدنی استرالیا به همراه یک هیات ایرانی انجام گرفت. با پایان دور چهارم کاوش در این کاخ هخامنشی که از ماههای پایانی سال ۸۸ آغاز شده بود بقایای کشفشده این کاخ برای چهارمین بار پیاپی پس از اولین سری کاوش به دلیل آنچه مسایل حفاظتی و امنیتی عنوان شده زیر خاک برگردانده شد. تیم کاوشگران محوطه کاخ هخامنشی لیدوما در نورآباد ممسنی استان فارس هر ساله پس از به پایان رسیدن مهلت ماندن خود در ایران و کار کاوش، قسمتهای کشفشده را برای جلوگیری از تخریب و آسیبهای احتمالی به زیر خاک باز میگردانند.
سرپرستی این تیم بر عهده پروفسور «دانیل پاتس» استاد باستانشناسی دانشگاه سیدنی استرالیاست که تاکنون چهار دوره کاوش را در این محوطه انجام داده است. بر اساس قوانین، برای گروههای خارجی مشغول به کار در ایران ویزای دو ماهه صادر میشود و به همین دلیل نیز مدت زمان کار باستانشناسان استرالیایی دو ماه است و پس از پایان این زمان آنها مجبور به ترک ایران میشوند. بر اساس شواهد به دستآمده، کاخ هخامنشی لیدوما در نورآباد یکی از مقرهای حکومتی هخامنشیان در مسیر فارس به خوزستان بوده و باستانشناسان شباهتهای زیادی میان این اثر با تختجمشید به دست آورده بودند. بر همین اساس تیم باستانشناسی دانشگاه سیدنی که به سرپرستی دانیل پاتس به ایران آمده بود، از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور درخواست برپایی موزهای در کنار این کاخ هخامنشی کرده بود تا به این ترتیب از آثاری که بیرون آورده شده حفاظت شود؛ درخواستی که تاکنون به آن توجه نشده است.
آنگونه که حسن حبیبیفهلیانی، رییس سابق اداره میراث فرهنگی نورآباد ممسنی به شرق میگوید: «تاکنون همه بودجه کاوشهای صورتگرفتهای که از سال ۱۳۸۵ در این محوطه انجام شده توسط دانشگاه سیدنی پرداخت شده و هیچ بودجهای از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به این کار اختصاص نیافته است. اکنون نیز پس از پایان یافتن دور چهارم کاوشها در لیدوما، بار دیگر بخشهای عمدهای از مناطق جدید کاوششده در زیرخاک مدفون شده و برای محافظت از بخشهای دیگر نیز با برپا کردن یک سایهبان، کار محافظت صورت میگیرد. علاوه بر این، سازمان میراث فرهنگی با گماشتن یک نگهبان در دو شیفت تلاش کرده از آسیب رساندن به این محوطه تاریخی جلوگیری کند. علاوه بر عدم توجه و صرف بودجه از سوی سازمان میراث فرهنگی، مالکیت کشاورزان محلی بر زمینهای محل واقع شدن کاخ هخامنشی لیدوما و مخالفت آنها با انجام کاوشهای باستانشناسی در این محل از اصلیترین مشکل این محوطه تاریخی ۲۵۰۰ ساله است. محلی که کاخ هخامنشی لیدوما در آن کشف شده مالکیت خصوصی دارد و پیش از این همیشه به زیر کشت گندم میرفت که با شروع کار کاوش در این منطقه مخالفت شدید کشاورزان و مالکان این زمین را در پی داشته است، مخالفتهایی که چندین بار موجب درگیریهایی نیز شد. کشاورزان مالک این زمین هر ساله این زمین را با تراکتور و گاوآهن شخم زده و در آن گندم میکاشتند که با ممانعت از این کار آنها با در اختیار گرفتن وکیل اقدام به شکایت از سازمان میراث فرهنگی کردهاند.
رییس سابق میراث فرهنگی نورآباد ممسنی در اینباره نیز میگوید: «پیش از بازنشسته شدن، مشکل مالکان بومی را بارها به میراث فرهنگی استان فارس و کشور گزارش کرده و از آنها خواسته بودم که با اختصاص بودجه این اختلافات را رفع کنند که هیچگاه به نتیجه نرسید. این در حالی است که حداکثر مبلغی که برای خرید زمینهای محوطه کاخ لیدوما لازم است در حدود ۱۰۰ میلیون تومان است که با تامین این مبلغ برای همیشه مشکلات موجود رفع خواهد شد. با خرید زمین این محوطه تاریخی و فنسکشی اطراف آن میتوان اینجا را به یک موزه تاریخی تبدیل کرد که قطعا با استقبال خوب مردم هم روبهرو خواهد شد. رییس سابق اداره میراث فرهنگی نورآباد در ادامه با اشاره به درگیری کشاورزان محلی با تیم باستانشناسی و مسوولان شهرستان گفت: «یکبار این کشاورزان به دلیل همین اختلافات با دانیل پاتس و تیم همراهش درگیر شدند که این مساله موجب ناراحتی و نگرانی آنان شده بود.»
در همین حال عبدالرضا مرادی نماینده پیشین مردم ممسنی در مجلس شورای اسلامی نیز در اظهار نظری از ناشناخته ماندن لیدوما به عنوان یک جاذبه تاریخی بسیار کهن و منحصر به فرد ابراز تاسف کرده بود. لیدوما در الواح هخامنشی شیکاگو اول باری که نام لیدوما مطرح شد، زمانی بود که در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۱۶ در صفحه شمالی تخت جمشید حدود ۳۰هزار لوحه گلی پیدا شد، این الواح برای انجام تحقیقات به دانشگاه شیکاگوی آمریکا فرستاده شد، بر اساس مطالعات انجام شده از سوی پروفسور جورج کامرون و پروفسور هیکس بر این الواح مشخص شده ۱۳شهر از شهرهای هخامنشی در منطقه ممسنی واقع شده بود، یکی از این شهرها لیدوماست. بیش از ۲۰سال بعد یک هیات باستانشناسی ژاپنی به ریاست «کیکیو آتارشی» و «دکتر هاوارجی» در سال ۱۳۳۸ لیدوما را مورد کاوشهای باستانشناسی قرار دادند و بنای ساختمانی هخامنشی را در این قسمت کشف کردند. مقایسه شباهتهای معماری این بناها با کاخهای داریوش، خشایار شاه و اردشیر هخامنشی در شوش و تخت جمشید اثبات کرد که آثار یافت شده در لیدوما مربوط به دوران هخامنشی است، گمانهزنیهای دیگر اثبات میکرد که لیدوما یکی از شهرهای بین راهی دوران هخامنشی بوده که بر سر راه شاهی پاسارگاد و تخت جمشید به شوش قرار داشته و شاهان و فرمانروایانی که در این فاصله رفت و آمد میکردند در این شهرها و کاخهای بین راهی استراحت میکردند.
در گل نوشتههای به دست آمده از تخت جمشید، پایتخت اصلی امپراتوری هخامنشیان، از ۲۶ شهر میان این کاخ و پایتخت زمستانی هخامنشیان در شوش نام برده شده که لیدوما یکی از آنهاست، مساحت این محوطه باستانی در حدود یکهزار متر در ۵۰۰ متر مربع است که در بیشتر نقاط آن آثار باستانی یافت میشود و حتی شواهد به دست آمده در آن نشان از وجود تمدن تا پنج هزار سال پیش را نیز دارد. شباهت با تخت جمشید حدود ۵۰ سال طول کشید تا بار دیگر یک گروه باستانشناسی از لیدوما یاد کنند، این بار هیات مشترک باستانشناسی پژوهشکده باستانشناسی ایران و دانشگاه سیدنی نخستین مرحله از پژوهشهای مشترک را در سالهای ۱۳۸۳- ۱۳۸۱ در منطقه نورآباد ممسنی فارس انجام داد. پس از آن دومین مرحله از پژوهشهای مشترک با دیدگاهی وسیعتر و نگرشی عمیقتر در زمستان ۱۳۸۵ در این منطقه انجام شد. در این مرحله عمده پژوهشها بر شناخت یکی از محوطههای هخامنشی تمرکز یافت. این محوطه با نامهای محلی نظیر «قلعه کلی» یا «سُروان»، جین جان شناخته شده است. محوطه قلعه کلی سُروان در کوهپایه بخش غربی دشت رستم یک (فهلیان) واقع شده است. با کاوش این محوطه چشمانداز وسیع و دیدگاهی نوین در ارتباط با مطالعات هخامنشی جنوب و جنوب غرب ایران طرح شد. این بنا از نظر ابعاد ساختمانی چهارمین بنای بزرگ هخامنشی پس از بناهای شوش، پاسارگاد و تخت جمشید (پارسه) است.در لیدوما بقایای یک کاخ کوچک هخامنشی یافت شده که کاخ سروان (سورون) نام گرفته است.
گفته میشود در نخستین مرحله سکونتی بنایی با ستونهای رفیع وجود داشته که ضخامت پایه ستونهای آن بیش از یک متر است. سبک پایه ستونها برابر سبک هنری به کار رفته در تخت جمشید است. از نظر ابعاد، این پایه ستونها با پایه ستونهای تالار صد ستون تخت جمشید قابل مقایسه است. پایه ستون مزین به گلهای هشت پر (لوتوس) و شیارهای برگ نخلی شکل است. رنگ پایه ستونها مشابه تخت جمشید به رنگ خاکستری است. به همین دلیل، با توجه به محدوده کاوش و یافتههای به دست آمده به نظر میرسد در این محل بنایی ستوندار وجود داشته است. اما، وجود ظرفهای ارزشمند سنگی در این محوطه که با بهترین ظروف خزانه تخت جمشید و مورد استفاده عالیرتبهگان درباری برابری میکند، پرسشهایی برای کارکرد این محوطه مطرح میکند. آیا واقعا بنابر گفته هرودوت راه شاهی در این مسیر وجود داشته است؟ شباهتها میان آثار کشف شده در لیدوما و کاخهای تخت جمشید مثال زدنی است چه آنکه به گفته باستانشناسان هرآنچه در تخت جمشید به عنوان سبک هنری پارسی دیده میشود در لیدوما نیز وجود دارد و سبک کار کاملا به بناهای تخت جمشید شباهت دارد. احتمال داده میشود این بنا همزمان با تخت جمشید ساخته شده باشد.
سبک گلهای لوتوس و نوع تکنیکی که در پایه ستونها به کار رفته به پایه ستونهای قسمت جنوبی تخت جمشید شباهت دارد. اما ابعاد و اندازهها با ابعاد پایه ستونهای صد ستون تخت جمشید برابری میکند. نکته جالب آنکه این سبک شاید شبیه پایه ستونهای تخت جمشید باشد اما در نهایت تفاوتهایی نیز دارد که آن را به لحاظ سبکی مختص به خود میکند. هم استراحتگاه بین راهی هم شهر در مقاله مشترکی که از سوی علیرضا عسکری، از پژوهشکده باستانشناسی و پروفسور دانیل توماس پاتس از دانشگاه سیدنی در رابطه با لیدوما منتشر شده است نوشته شده؛ «با توجه به شواهد باستانشناسی به دست آمده از این محوطه به نظر میرسد این مکان، محل نگهداری و به احتمال مرکز توزیع مواد غذایی منطقه در اطراف و پیرامون این محوطه بوده و نمایندگان یا نایبان پادشاه و ناظران بر توزیع محصولات در این مکان از ظروف ارزشمند و ظریف استفاده میکردند و خرج و دخل بخشی از مواد مورد استفاده از یکی از همین راهها تامین و ثبت و ضبط میشد.» حسن حبیبی فهلیانی محقق و مدیر سابق میراث فرهنگی ممسنی نیز در اینباره میگوید: «از قسمت گردنه سروان تا قسمتی که شهر واقع شده فاصلهای تقریبا چهار کیلومتری است که این محدوده شهر بوده تا قسمت تلچغاد یا چکاد (به معنی قله) که وجود این آثار مبین وجود یک شهر بزرگ در زمان هخامنشیان است، که بعد از هخامنشیان از رونق قبلی آن کاسته میشود و مجددا در زمان اشکانیان رونق خود را باز مییابد و رونق خود را تا زمان اسلامی حفظ میکند. و نهایتا وجود آتشگاه، کتیبهها، آثار خزانه، جداول صخرهای و گستردگی بناها در اطراف و اکناف این محدوده وسیع یک شهر باستانی را به ما نشان میدهد که باید گفت ما با یک شهر وسیع و بزرگ روبهرو هستیم که هم یک استراحتگاه و شهر بین راهی و هم یک شهر والینشین بوده است.»
دریافت ویدیو با حجم 37 مگابایت
نویسنده متن:بهرام روشن ضمیر
نمیدونم تا کی ما باید به خاطر کوته فکری و عقب موندگیه مردممون رنج بکشین.نمیدونم چی بگم فقط میگم متاسفم...