لُر نام طوایف ایرانی است که در غرب و جنوب غربی ایران زندگی میکنند. زبان لری خویشاوند نزدیک زبان فارسی و به همراه فارسی از شاخه فارسیتبار دسته جنوب غربی زبانهای ایرانی است. ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی لرستان در تاریخ باستان از سوی ناحیه پارس صورت گرفته و نه از سوی ناحیه ماد.
لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از مردم کرد بهشمار نمیآیند.
اما با این حال هیچ کس نمی تواند منکر وجود خویشاوندی قوی میان کردها و لرها شود.
نمایش مناطق لر زبان در غرب ایران به رنگ قرمز
وجه تسمیه نام لر
واژهٔ کرد در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمهگردانان و کوچنشینان ایرانیتبار غرب فلات ایران به کار رفتهاست و معنای قومی خاص نمیدادهاست.
لذا در برخی از منابع، لرها و دیلیمان و بلوچان و اقوام دیگر را جز کرد شمردهاند زیرا واژه "کرد" به معنی یک نوع شیوه زندگی و نه معنی زبانی بوده است. اما از لحاظ قومیت لرها گروهی جدا از کردها حساب میشوند. برای نمونه دهخدا در لغت نامه دهخدا بر اساس کتاب مجمع البلدان گوید: لُر و یا لور نام عشیرتی است بزرگ از عشایر کرد. گروهی از اکراد در کوههای میان اصفهان و خوزستان و این نواحی بدیشان شناخته آید و بلاد لر خوانند و هم لرستان و لور گویند.
حمداﷲ مستوفی گوید در زبدة التواریخ آمده که وقوع اسم لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در ولایت مارود دیهی است آن را کرد میخوانند و درآن حدود دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند ودر آن دربند موضعی است که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسره ٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این طایفه از نسل شخصی اند که او لر نام داشته و قول اول درست تر مینماید.
گویش
گویشهای لری از شاخه فارسیتبار و متعلق به دسته جنوب غربی زبانهای ایرانی است. (برخلاف کردی که از دسته شمال غربی است). لری از نظر جغرافیایی یک پیوستار زبانی بین گونههای کردی و فارسی بهشمار آمدهاست، که میان مردم لُر در غرب و جنوب غرب ایران رایج است و خود از سه گویش جدا تشکیل میشود: لرستانی، بختیاری و لری جنوبی (کهگیلویه و ممسنی و بویراحمدی).
دکتر پرویز ناتل خانلری برخلاف نظر زبانشناسان و دستهبندیهای آکادمیک زبانشناسی تطبیقی زبان لری و بختیاری را همخانواده با کردی گمان بردهاست.
در کوهستان بختیاری و قسمتی از مغرب استان فارس ایلهای بختیاری و ممسنی و بویراحمدی به گویشهایی سخن میگویند که با کردی خویشاوندی دارد، اما با هیچیک از شعبههای آن درست یکسان نیست، و میان خود آنها نیز ویژگیها و دگرگونیهایی وجود دارد که هنوز با دقت حدود و فواصل آنها مشخص نشدهاست. اما معمول چنین است که همه گویشهای بختیاری و لری را جزو یک گروه بشمارند.
دودمانها و پادشاهان
اتابکان لرستان عنوان کلی دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک است که از اواخر عصر سلجوقیان بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند. لر بزرگ نامی است تاریخی برای کوه گیلویه و بختیاری و لر کوچک نامی است تاریخی برای لرستان. سلسله (هزاراسپیان) مشهور است به حکومت اتابکان لر بزرگ از قرن ششم تا اوایل قرن یازدهم. پایتخت این امرا در شهر ایذه (ایدج) بود. بعضی از مورخین اتابکان لر کوچک را نیز به این عنوان نام بردهاند. این دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند. حمداله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایف کرد از مناطق کنونی کردستان سوریه (جبل السماق) به مناطق لر بزرگ و لر کوچک میکند. حمداله مستوفی در سال (۷۳۰ ه.ق/۱۳۳۰م)، از ایل ممسنی و بختیاری نام میبرد که همراه با 24 طایفه دیگر کرد از کردستان سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده ششم هجری رخ داد. در کردستان عراق هنوز طوایف ممسنی وجود دارد.
ایلات و طوایف
حمداله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایف کرد از مناطق کنونی کردستان سوریه (جبل السماق) به مناطق لر بزرگ و لر کوچک میکند. حمداله مستوفی در سال (730 ه.ق/1330م)، از ایل ممسنی و بختیاری نام میبرد که همراه با 24 طایفه دیگر کرد از کردستان سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده ششم هجری رخ داد.
طوایف لر دارای تقسیم بندیهای زیادی بودند که در مهمترین و کلیترین تقسیمبندی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشدند.
لر کوچک به دو منطقه پیشکوه (استان لرستان) امروزی و پشتکوه (استان ایلام) امروزی تقسیم میشد. لر بزرگ، به سه شاخه بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و ممسنی تقسیم میشود.
لر بزرگ دارای تقسیمبندیهای گوناگونی بودهاست. ولی مهمترین و کلیترین تقسیمبندی آن به نام ایلهای آن است.
طوایفی هم (در دورههای صفویه، افشاریه، قاجاریه و پهلوی) به طور اجباری کوچانده شدند و اکنون در استانهای دیگر مستقر شدهاند
تعداد دیگری از بختیاریها هم در جنگهای گذشته در مناطق مختلف شرقی مستقر شدهاند. چنانچه تعدادی از آنان در افغانستان اکنون جمعیت قابل توجهی دارند.
لر بزرگ شامل ایلهای زیر است:
-
-
-
-
طیبی
-
-
-
ایل نابود شده نویی که برخی از بازماندگانشان در ایل بویراحمد و لیراوی ادغام شدهاند و اینک تنها نامی از این ایل باقی ماندهاست.
چهارمحال و بختیاری
مردم بختیاری که در استان چهارمحال و بختیاری زندگی میکنند، خود به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم میشوند. ایل بختیاری قشلاق را در خوزستان و ییلاق را در چهارمحال و بختیاری میگذراند.
ایل بویراحمد
بویراحمد بزرگترین ایل در استان کهگیلویه و بویراحمد است.ایل بویراحمد بزرگترین ایل منطقه کهگیلویهاست که حدود نیمى از جمعیت کهگیلویه را تشکیل مىدهد. این ایل در سرزمینى بهوسعت تقریبى ۶۵ هزار کیلومتر مربع یعنى حدود ۴۲ درصد مساحت کل منطقه پراکنده هستند. منطقه مزبور از لحاظ جغرافیائى به دو بخش متمایز ازهم، گرمسیر و سردسیر تقسیم مىشود. حدود ۱۷۰ سال پیش، ایل بویراحمد که پر قدرتترین ایلات بود، رئیس ایل، ایلخانان بویراحمد قسمتهائى از مناطق پشتکوه، همچنین بخشهائى از بلاد شاهپور، تِل خسرو و رِوِن“ را در تصرف داشت.اکنون از لحاظ تقسیمات سیاسی، سرزمین بویراحمد کهگیلویه از سه بخش مجزاء از هم تقسیم مىشود که گروههائى از ایل بزرگ بویراحمدى در آن سکونت دارند. این مناطق سهگانه عبارت است از:
۱. منطقه بویراحمد گرمسیر ۲. منطقه بویراحمد علیا ۳. منطقه بویراحمد سفلى
مردمى که در این مناطق زندگى مىکنند همه خود را از ایل بویراحمدى مىدانند و میان آنها روابط خویشاوندى وجود دارد. (گزارش بررسى مقدماتى و طرح مطالبه آینده در ایلات کهگیلویه و بویراحمدی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعى).
بخش بزرگى از سرزمین بویراحمدى در بستر رودخانه بشار قرار دارد. منطقه بویراحمد علیا که در قسمت بالاى رود واقع است به سررود و بویراحمد پائین یا بویراحمد سفلى به دَمرود یعنى بخش پائین رودخانه نامیده مىشود. منطقه سررود که به تُلِ خسرو معروف است از لحاظ منابع آب بسیار غنى است محصولات زراعى آن فراوان است و مرکز آن یاسوج یعنى مرکز استان کهگیلویه و بویراحمدى است دَمرود در بخش شرقى بویراحمد سفلى و دنباله سررود واقع شدهاست و داراى آب نسبتاً فراوان و خاک حاصلخیزى است بویراحمد سفلى دو بخش سردسیر و گرمسیر دارد که شهر تاریخى دهشت در قسمتهاى غربى منطقه در قلمور گرمسیر آن واقع شدهاست.(مردم شناسى ایران دانشکده افسرى ص ۱۸).
بهعلت اختلافاتى که در خانواده و در میان پسران ایلخان بروز کرده بود، وى براى حل این اختلافات و جلوگیرى از زد و خوردهائى که ممکن بود در آینده در قلمرو ایل به وجود بیاید، محدودهٔ ایل را میان پسران خود تقسیم کرد. منطقه گرمسیر یعنى آنچه از بلاد شاهپور در اختیار داشت به پسر بزرگ خود واگذار کرد و منطقه سردسیر یعنى تَل خسرو و رِوِن را به دو پسر دیگرى که از یک مادر بودند سپرد. این منطقه بویراحمد سردسیر یا بویراحمد سرحدى نامیده مىشود. پس از مرگ خان بین پسران خود نزاع درگرفت و قلمرو خان به صورت تقسیمات کوچک ترى درآمد. منطقه بویراحمدى سردسیر (بویراحمد سرحدی) که در اختیار دو برادر بود به دو بخش بویراحمد علیا و بویراحمد سفلى تقسیم شد.(مردمشناسى ایران، دانشکده افسری، سال ۱۳۶۱ ص ۱۶ تا ۱۸).
ایل ممسنی
ممسنی را شولستان نیز خواندهاند که به معنای سرزمین شول هاست. شولها یکی از طوایف ترکمن سلجوقی بودند که بعد از استقرار در این ناحیه، به نام شول مشهور شدند.